مستندسازی نقض حقوق بشر در محیطهای چالشبرانگیز
درس اول: یادگیری مفاهیم و اصول ابتدایی
تفاوت دیدبانی، حقیقتیابی و مستندسازی در چیست؟
در جمعآوری اطلاعات برای تدوین یک گزارش، روششناسیهای متفاوتی وجود دارند که میتوانید در پیوند با نقض حقوق بشر از آنها استفاده کنید.
روشهای سهگانه « دیدبانی »، « شناسایی واقعیت » و « مستندسازی » معمولترین این روشها هستند. چارچوبهای هریک از این روشها را مطالعه کنید و تشخیص دهید که کدامیک بیشتر مناسب کار شما هستند. میتوانید بیش از یک روش را همزمان استفاده کنید.
«دیدبانی» یا « رصد یک رخداد »، به یافتن اطلاعات، جمعآوری، بررسی و استفاده از اطلاعات در مورد یک پرونده یا وضعیت خاص در محدوده مشخص زمانی، برمیگردد. از این روش در صورتی استفاده کنید که بخواهید:
- مقادیر زیادی اطلاعات جمعآوری کنید.
- در مورد یک وضعیت در محدوده زمانی خاص تحقیق کنید.
- ارزیابی کنید که چه اقدام یا اقداماتی، استانداردهای قانونی حقوق بشر را نقض میکنند.
«حقیقتیابی» یا « تحقیق » برای جمعآوری اطلاعات درباره «رویدادی خاص» یا «مجموعهای از رویدادها» استفاده میشود. از این روش در صورتی استفاده کنید که لازم باشد:
- با شاهد یا قربانی مصاحبه کنید.
- محل حادثه را با چشم خود بازرسی کنید.
- رویدادهای خاصی را که در پیوند با موضوع مورد نظر شما قرار دارد مشاهده کنید (مثل روند دادرسی و دادگاه(
- مستنداتی را که در پیوند با موضوع مورد نظر شما قرار دارد بررسی و جمعآوری کنید.
- مدارک جمعآوری شده اعم از صوتی- تصویری (عکس، فیلم و فایل صوتی) را بازبینی و ثبت کنید.
- از مدارک قانونی به دست آمده از طریق شاخههای مختلف پزشکی قانونی، ازجمله جرمشناسی قانونی استفاده کنید.
مستندسازی نقض حقوق بشر، خشونتها و بدرفتاریها، به فرایند ثبت و آرشیو اطلاعات به دست آمده در طول حقیقتیابی و تحقیق برمیگردد. مستندسازی به شما اجازه میدهد که اطلاعات را به نحوی منظم حفاظت کنید که شما یا هر شخص دیگری بتواند از آنها به عنوان زمینهای برای اقدامات بعدی استفاده کند.
مستندسازی چگونه میتواند به عنوان زمینهای برای اقدامات بعدی باشد؟
در ماه دسامبر ۲۰۱۰، کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران از روش ثبت صوتی برای جمعآوری اطلاعات درباره نقض حقوق دانشجویان ایران استفاده کرد.
در نتیجه این تلاش، گزارشی با عنوان «ستارههای مجازات: تبعیض سیستماتیک و جداسازی در آموزش عالی ایران» منتشر شد.
این گزارش، با ارائه اطلاعاتی به دور از جانبداری درباره نقض حقوق دانشجویان، توجه مخاطبان خود را به نقض گسترده حقوق بشر در ایران، جلب کرد و پیشنهاداتی سازنده به بازیگران کلیدی صحنه سیاسی- اجتماعی در ایران ارائه داد.
برخی از بهترین روشهای جمعآوری اطلاعات کداماند؟
به عنوان یک گزارشگر حقوق بشر، شما تاثیر بیشتری بر مخاطبان خود خواهید داشت اگر از روشهای ثبت صوتی در جمعآوری اطلاعات بهره بگیرید. برای حصول اطمینان از اینکه تحقیق شما جدی گرفته شده است یا خیر، از این راهبردها و رهنمونهای ساده پیروی کنید:
الف – برخورد عینی داشته باشید
در مورد چیزی که میبینید، میشنوید یا میخوانید، گزارش دهید. نباید اجازه دهید که نظرات، احساسات و تعصبهای شخصی شما، گزارشتان را تحت تاثیر قرار دهد. برای اطمینان از بیطرفی خود، تمامی زوایای وضعیت مورد نظر را گزارش دهید. برای مثال ادعاهای شاکی و متهم را گزارش کنید. قبل از گزارش یک واقعه، از سه منبع مختلف تایید وقوع آن را بگیرید.
ب- بیطرف باشید
هنگام جمعآوری اطلاعات، اظهارات هیچکس را صرفاً به این دلیل که مورد تائید شما نیستند، حذف نکنید. تمام مجاری را دنبال کنید، حتی اگر در مورد صحت اطلاعات به دست آمده از آن طریق خوشبین نباشید. به دنبال منابعی باشید که تمامی طرفهای درگیر در ماجرا را نمایندگی میکنند. اگر دیدگاههای مختلفی را در زمینه مورد نظرتان تولید میکنید، مطمئن شوید که مدارک شما این اظهارات را اثبات و تائید میکنند.
از همه مهمتر، در زمان جمعآوری اظهارات افراد درگیر در یک رویداد، سعی کنید اطلاعاتی را که جمعآوری کردهاید، بر مبنای عقاید شخصی خود، قضاوت نکنید. در عوض، انگیزههای شخصی یا سیاسی هر یک از طرفین را ارزیابی و بر این اساس گزارش تهیه کنید. قضاوت در مورد محق بودن یا نبودن، راستگویی یا دروغگویی هریک از طرفین، جزئی از وظایف شما نیست. با این حال بسیار مهم است که شما اطلاعات وابسته به قراینی را که مرتبط با پیشینه، وابستگیها و گرایشهای بالقوه هر یک از منابع هستند، تهیه و گزارش کنید.
پ- دقیق باشید
روش مشخص و منظمی را برای جمعآوری اطلاعات اتخاذ کنید. برای جلوگیری از بیدقتی، عدم بیطرفی و یا نمایان شدن گرایشهای شخصی، اطلاعات مربوط به هر رویدادی را با یک روش یکسان و یکنواخت جمعآوری و مستندسازی کنید. در هنگام مصاحبه با قربانیان یا شاهدان، به جای تفسیر اظهارات آنان، دقیقاً هر آنچه را میگویند ثبت کنید. اگر گفتههای آنها را تفسیر کنید، ممکن است منظور آنان را سهواً تغییر دهید.
در نهایت، از منابع موثق، معتبر و مورد اطمینان برای توضیح دقیق وضعیت، موقیعت و رویدادها، استفاده کنید.
روش شش سئوالی
جستوجو در میان اطلاعات زیاد، جرئت میخواهد. روش «شش چه»، میتواند ابزار مفیدی برای به خاطرآوردن پرسشهای باشد که بهتر است هنگام جمعآوری اطلاعات پرسیده شوند: چه کسی ، چه اتفاقی ، چه زمانی ، چه مکانی ، چرا و چگونه ؟
خبرنگاران، محققان و بازرسان تحقیق و تفحص همگی برای اطمینان از درستی پرسشهایی که میپرسند، از راهکار «شش چه» استفاده میکنند.
پرسشهای زیر را در زمان جمعآوری اطلاعات از خودتان بپرسید:
- چه کسی در این رویداد/ وضعیت درگیر است؟
- چه اتفاقی افتاده است؟
- این رویداد، چه زمانی اتفاق افتاده است؟ (آیا در روز خاصی اتفاق افتاده، یا در یک زمان متوالی، در طی چند روز، هفته یا سال، روی داده است؟)
- این حادثه در چه مکانی رخ داده است؟ (تا جایی که امکان دارد در جمعآوری این اطلاعات، دقیق باشید)
- چرا این حادثه اتفاق افتاد؟ (بر اساس مدارکی که جمعآوری کردهاید، مستندات، مصاحبهها، یا متن مقالات خبری، حادثه مورد نظر را تحلیل کنید و توضیح دهید)
- چگونه اتفاق افتاد؟ جزئیات این رویداد چیست؟
نکته: مطمئن شوید که ، در پایان این درس، شما طرح پرسشهای روشهای «شش چه» را آموختهاید و پیرامون آن تمرین کردهاید.
چه کسی؟
تنها طرح نام کافی نیست، بلکه ارائه توضیحی دقیق درباره شخصیتها لازم است.
پرسش اول در روش «شش چه»، «چه کسی؟» است. در زمانی که اطلاعات مربوط به واقعه/ رویدادی را جمعآوری میکنید، همیشه فهرستی از تمامی افراد درگیر تهیه کنید. این فهرست میتواند شامل قربانیان خشونت و نقض حقوق بشر، عاملان ارتکاب جرم، مقامات (مانند دولتها، ماموران دولتی یا اعضای سازمانی خاص) و شاهدان باشد. هنگام تشریح «چه کسی» همیشه مطمئن شوید که « توصیفی بی طرفانه » از آن شخص یا نهاد و پیشینه، وابستگیها و گرایشها بالقوه آنها ارائه میدهید.
دانشتان را بیازمایید:
برای تمرین مشخص کردن پاسخ به پرسش «چه کسی؟» در هنگام بررسی یک سند، متن زیر را از گزارش سازمان دیدبان حقوق بشر بخوانید و فهرستی زیر عنوان «چه کسانی؟» تهیه کنید. اطلاعاتی در مورد پیشینه، وابستگیها و گرایشهای بالقوه هر یک از طرفین را در فهرست خود اضافه کنید.
قسمتی از گزارش دیدبان حقوق بشر
در شب چهاردهم ماه ژوئن، دو روز پس از انتخابات، پلیس و نیروهای بسیج به خوابگاه دانشگاه تهران حمله و دانشجویان را مجروح کردند و به ساختمانها آسیب رساندند. برخی از دانشجویان، هنگام وقوع حمله، در خواب بودند. آن شب پلیس تعدادی از دانشجویان را در خوابگاه دستگیر کرد و آنها را به پاسگاههای مختلف فرستاد. آنها تعدادی را نیز به زیرزمین منفی چهار وزارت کشور بردند. در آنجا، به گفته دانشجویان، ماموران پلیس و بسیج با آنها با خشونت فیزیکی و گفتاری برخورد کردند.
یکی از دانشجویانی که به مدت چهل و هشت ساعت در زیرزمین وزارت کشور بوده است به دیدهبان حقوق بشر گفت: «در طول حمله نیروهای لباس شخصی، من و تعدادی دیگر از دانشجویان را به صورت تصادفی گرفتند، در صورتی که ما شعار نمیدادیم. به من چشمبند زده شد و نتوانستم بفهمم که ما را به کجا بردند. در طول مسیر به من بسیار اهانت شد. فحشم دادند و کتک زدند. در چهل و هشت ساعتی که در آن مکان بودم، از مکالمات جسته و گریخته نگهبانان فهمیدم که در زیر زمین وزارت کشور هستیم. آنها غذا را در دستانمان میریختند و مجبورمان میکردند که آن را بخوریم. اگر غذا روی زمین میریخت با باتوم ما را میزدند. آنها سر و صداهای گوشخراش ایجاد میکردند تا ما را بترسانند. ما برای دستشویی رفتن باید التماس میکردیم. برخی از بازداشتشدگان زخمهای باز داشتند و به رسیدگی پزشکی نیاز داشتند، اما مامورها حتی با آنها هم به همان صورت خشونتآمیز برخورد میکردد.
طرفین درگیر «چه کسانی» بودند؟
۱. پلیس که دانشجویان را دستگیر کرد.
۲. نیروهای بسیج که در دستگیری دانشجویان به پلیس کمک کردند.
۳. دانشجویان دانشگاه تهران که به پاسگاههای مختلف پلیس برده شدند.
۴. دانشجویان دانشگاه تهران که به زیرزمین وزارت کشور منتقل شدند.
۵. نگهبانان وزارت کشور
۶. دیدبان حقوق بشر
پیشینه، وابستگیها و گرایشهای مختلف طرفین درگیر چیست؟
۱ – نیروهای پلیس که دانشجویان را بازداشت کردند، توسط دولت ایران استخدام شدهاند و وابسته به وزارت کشور هستند.
۲- بسیج یک نیروی شبهنظامی داوطلب است که توسط آیتالله خمینی در سال ۱۹۷۹ و پس از انقلاب اسلامی تاسیس شد. وفاداری آنان به رهبر و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
۳ – دانشجویان دانشگاه تهران که به بازداشتگاههای مختلف برده شده بودند: ارزیابی انگیزههای دانشجویان کمی مشکل است. به عنوان کسی که اطلاعات چنین گزارشی را جمعآوری میکند، باید در مورد انگیزههای دانشجویانی که برای دادن اطلاعات پا پیش گذاشتهاند و داوطلب شدهاند، تحقیق کنید. مثلاً ازجمله پرسشهایی که باید مطرح شود این است که آیا دانشجویان بازداشت شده فعالیت سیاسی داشتهاند؟ آیا در اعتراضهای بعد از انتخابات سال ۲۰۰۹ شرکت کردهاند و انتخاب و ریاست جمهوری محمود احمدینژاد را نفی کردهاند؟
از مطلب دیدبان حقوق بشر، تنها نکتهای که در این زمینه درمییابیم این است که آنان دانشجویان دانشگاه تهران بودهاند. آیا میتوانید اطلاعاتی از منابع دیگر در مورد آنان پیدا کنید؟ دانشجویان، به طور کلی در ایران به خاطر فعالیت در حوزه سیاست و روحیه معترضشان شناخته شدهاند. با این حال، فرض نکنید که همه دانشجویان ایرانی تمایلات سیاسی داشتهاند و یا به نتایج انتخابات معترض بودهاند.
۴ – دیگر چه اطلاعاتی میتوانید درباره آن دسته از دانشجویان دانشگاه تهران که به زیرزمین وزارت کشور برده شده بودند، کسب کنید؟ چرا آنها را از بقیه دانشجویانی که براساس گزارش به پاسگاههای پلیس برده شدند، جدا کرده بودند؟
۵ – نگهبانان در وزارت کشور، برای دولت ایران کار میکنند و به طور خاص، برای وزارت کشور که مسئول امنیت داخلی ایران است.
۶ – سازمان دیدبان حقوق بشر یک سازمان مستقل برای دیدبانی در زمینه نقض حقوق بشر است. این سازمان در عین اینکه مستقل است، موارد نقض حقوق بشر را گزارش میدهد و دولتهایی (مثل دولت ایران) را هنگام نقض موارد حقوق بشر، به پاسخگویی در مقابل استانداردهای بینالمللی حقوق بشر وادار میکند.
«چه اتفاقی؟»؛ واقعیت در مقابل ادعا
پرسش دوم در روش «شش چه»، « چه اتفاقی » است. هنگام جمعآوری اطلاعات درباره نقض حقوق بشر لازم است که بپرسید: «چه اتفاقی افتاده است؟»
در مورد وضعیت پیش آمده، صرف نظر از تمام شبهههای منطقی چه چیز دیگری میدانید؟ آیا میتوانید واقعیت مشخصی را از منابع مختلف تائید کنید. آیا اطلاعات دیگری وجود دارند که شما نتوانید آنها را تایید کنید؟ در گزارشتان تمامی اطلاعات اثبات شده را که به عنوان مدرک و پیشینه اطلاعاتی، اظهاراتتان را در مورد پرسش «چه اتفاقی افتاده» تقویت میکنند، اضافه کنید.
هنگام طرح پاسخ به پرسش « چه چیزی یا چه اتفاقی »، به یاد داشته باشید که پاسخ شما باید « شهودی »، « بیطرف » و « بیغرض » باشد. برای اطمینان از اینکه تعصبهای شخصی شما بر گزارشتان تاثیر نمیگذارند، تمامی وجوه داستان را عرضه کنید؛ حتی اگر به یکی از وجوه بیشتر از وجوه دیگر اعتقاد داشته باشید.
سعی کنید اطلاعاتی را که جمع کردهاید، بر اساس باورها و نظرات شخصی خود قضاوت نکنید. برعکس، تنها « واقعیتها » و « ادعاها » را گزارش دهید. « واقعیتها »، مجموعهای از اطلاعات هستند که توضیح میدهند، چه اتفاقی افتاده و میتوانند از منابع معتبر چندگانه تائید شوند. ادعاها ، اطلاعاتیاند که مردم میگویند اتفاق افتاده است. همیشه واقعیتها و ادعاها را به منابعشان نسبت دهید و منابع را همراه با اطلاعات مربوطه، ثبت کنید.
دانش خود را بیازمایید!
برای مشخص کردن اینکه «چه اتفاقی» افتاده، با خواندن متن زیر تمرین کنید و دو فهرست کوتاه درست کنید: یکی از « واقعیتها » و یکی هم از « ادعاها ».
اگر شما سه منبع معتبر دارید که ادعایی را تائید کنند، میتوانید آن را به عنوان یک واقعیت فرض کنید. در حالیکه نمیتوان صددرصد اطمینان داشت که واقعهای اتفاق افتاده باشد (مگر اینکه با چشمان خودتان دیده باشید)، قانون سه منبع به شما اجازه میدهد تا آنجا که میتوان در حد انسانی دقیق بود، از این نکته مطمئن باشید که واقعیتها را از ادعاها تفکیک کردهاد.
فهرست خود را از واقعیتها و ادعاها بنویسید و ادامه را بخوانید تا پاسخهای خود را چک کنید:
«ایران متهم است که یک وبلاگنویس را که هفته گذشته به علت انتقاد از جمهوری اسلامی در فیسبوک، دستگیر شده بود، شکنجه کرده و باعث مرگ وی شده است.
کلمه، یک تارنمای خبری نزدیک به رهبر اپوزیسیون، میرحسین موسوی، اولین وب سایتی بود که خبر مرگ این وبلاگنویس را گزارش داد.
رسانههای خبری ایران به طور گسترده، از تهیه گزارش در مورد مرگ ستار بهشتی منع شدهاند، اما سایت بازتاب که به محسن رضایی، یکی از فرماندهان قبلی سپاه پاسداران گرایش دارد، مرگ وی را تائید کرده است. طبق گزارش بازتاب، “ستار بهشتی، که به وسیله پلیس سایبری [فتا] دستگیر شده بود، هنگام بازجویی جان سپرده است.” ستار بهشتی، پیش از دستگیری، در وبلاگش از اینکه توسط مقامات حکومت ایران تهدید میشود شکایت کرده بود: “آنها دیروز مرا تهدید کردند که مادرم سیاهپوشم خواهد شد، چون من دهانم را نمیبندم.” بهشتی پیشتر هم به خاطر فعالیت سیاسی بازداشت شده بود.»
چه اتفاقی افتاده است؟
واقعیتها:
حداقل سه منبع خبری معتبر داخلی – بینالمللی از جمله خبرگزاری گاردین گزارش دادهاند که:
- ستار بهشتی، وبلاگ نویس ایرانی، در نوامبر سال ۲۰۱۲ توسط پلیس امنیت سایبری دستگیر شده است.
- ستار بهشتی در زمانی که تحت بازداشت پلیس بوده، کشته شده است.
- این وبلاگنویس پیش از این هم به اتهام فعالیتهای سیاسی بازداشت شده بوده است.
ادعاها:
- بهشتی به علت فعالیت در فیس بوک بازداشت و متهم به انتقاد از جمهوری اسلامی شده است.
- «او در زمان بازجویی فوت کرده است.» این ادعای سایتی نزدیک به یکی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران است.
- قبل از بازداشت، ماموران امنیتی ایران، بهشتی را تهدید کرده و به او هشدار داده بودند که دست از وبلاگنویسی بردارد [او را تهدید به مرگ و سیاهپوش شدن مادرش کرده بودند]. این ادعایی است که توسط ستار بهشتی در وبلاگش مطرح شده بود.
- بهشتی شکنجه شده بود؛ ادعایی که توسط سایت اپوزیسیون، کلمه، مطرح شده است.
«چه مکانی؟»: نه تنها نشانی محل، بلکه جزئیات صحنه واقعه و شرایط مکانی
پرسش سوم در روش «شش چه»، «چه مکانی؟» است. اطلاعات در مورد اینکه یک رویداد در چه مکانی اتفاق افتاده است میتواند شامل این موارد باشد:
- شهر، استان، یا کشور
- قسمتی از یک منطقه یا محله
- یک ساختمان مشخص
- قسمتی از یک ساختمان
اگر عکس یا فیلمی از یک رویداد تهیه کنید، این ضمایم صوتی و تصویری میتوانند در مشخص کردن پاسخ به پرسش «چه مکانی؟» به شما کمک کنند. همچنین میتوانید از توصیفهای کتبی، شفاهی و یا حتی روایت منابع دست دوم برای پاسخگویی به پرسش «چه مکانی» استفاده کنید. خوب است روایت دیدبان حقوق بشر از حمله پلیس و نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه را مرور کنیم.
در شب چهاردم ماه ژوئن [۲۰۰۹ میلادی]، دو روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، پلیس و نیروهای بسیج به خوابگاه دانشگاه تهران حمله و دانشجویان را زخمی کردند و به ساختمانها خسارت زدند. برخی دانشجویان در هنگام وقوع حمله، خواب بودند. آن شب پلیس تعدادی از دانشجویان را در خوابگاه دستگیر کرد و آنها را به پاسگاههای مختلف فرستاد. آنها تعدادی از دانشجویان را نیز به زیرزمین منفی چهار وزارت کشور بردند.
در این متن، از مکانهای متعددی اسم برده میشود:
۱ – خوابگاه دانشگاه تهران. از این متن ما نمیتوانیم جز خوابگاه دانشگاه تهران، اطلاعات خاص دیگری را درباره اینکه کدام خوابگاه دانشگاه تهران مورد حمله قرار گرفته است، کسب کنیم. گفته شده است که نیروهای بسیج به ساختمانهای متعدد این خوابگاه خسارت زدند.
۲ – بازداشتگاههای متفاوت پلیس. ما نمیدانیم کدام بازداشتگاهها و کجا، ولی میتوانیم اطلاعات بیشتری پیرامون مکان آنها جستوجو کنیم.
۳ – وزارت کشور. به طور خاص، زیرزمینی در طبقه منفی چهار ساختمان وزارت کشور.
هنگام جمعآوری اطلاعات، شما ممکن است همیشه نتوانید محل دقیق رخداد را تشخیص دهید. در اینگونه موارد، توضیح دهید در مورد شرایط مکان یا صحنه واقعه چه میدانید. توضیح دهید چطور آنچه میدانید، میتواند به مکان احتمالی وقوع اتفاق مرتبط باشد و این دانستهها چه کمکی به شما میکنند. مثلاً میتوان استنباط کرد که راوی متن زیر در یک مکان بازجویی دولتی در تهران بوده است:
«یک لامپ مهتابی بود که در تشخیص شب و روز کمک چندانی به ما نمیکرد. آنجا صابون وجود نداشت. تمام وسایل شخصی ما را توقیف کرده بودند. در هوای داغ تهران از پنکه و آب محروم بودیم. آنها از ما بازجویی میکردند. اگر کسی دستبند، روسری یا شال سبزی داشت که نشان میداد از طرفداران موسوی است، وضعیتاش بدتر بود. در روز آخر، من حالم بسیار بد بود و یک نگهبان زن به سمت من آمد و چند لگد به من زد تا دست از گریه کردن بردارم.»
«چه زمانی»- منظور فقط تاریخ و ساعت نیست
پرسش چهارم در روش «شش چه»، «چه زمانی؟» است. پرسش «چه زمانی»، میتواند شامل تاریخ یا ساعت اتفاق افتادن رویدادی باشد. آن رویداد میتواند یکباره یا طی مدت زمانی مشخص رخ داده باشد. در پاسخ به این پرسش به مدت زمان نیز میتوان اشاره کرد؛ اینکه یک واقعه یا رویداد چه مدت طول کشیده است.
برای پاسخگوی به پرسش «چه زمانی؟»، به دنبال سرنخهایی در اطلاعات جمعآوری شده توسط خودتان باشید. آیا تاریخ و ساعت بهطور مشخص توسط شاهدان عینی یا راویان سطح دوم مشخص شده است؟ اگر نشده است، آیا سرنخهایی وجود دارند که به شما امکان پیدا کردن «زمان» رویداد را بدهند؟ مانند نشانههای زمانی یا مدارک صوتی و تصویری؟ آیا سرنخهایی در مورد اینکه این رویداد به تناسب سایر رویدادهای سیاسی و اجتماعی در چه زمانی رخ داده است وجود دارد؟
دانش خود را بیازمایید
متن زیر را بخوانید و به بهترین شکلی که میتوانید، از سرنخهای داخل متن استفاده کنید تا به پاسخ پرسش «چه مکانی؟» پی ببرید. همچنین از دانش خود در رویدادهای سیاسی استفاده کنید تا پی ببرید که رویدادی خاص در چه زمانی ممکن است اتفاق افتاده باشد. اگر فقط متن زیر را بخوانید، ممکن است شناسههای کلیدی در پیوند با «چه زمانی» را در متن منبع از دست بدهید. بنابراین مطمئن شوید که محتوای مطلب زیر را نیز مورد توجه قرار میدهید.
«هجده روز در زندان انفرادی، بدون دسترسی به وکیل و اعضای خانواده، بدون امکان استحمام و در شرایط طاقتفرسای فیزیکی بودم. به هیچ کتاب، تلویریون، رادیو و یا خودکاری دسترسی نداشتم. بعد از بیست و هفت ساعت در زندان انفرادی، اتهاماتی به من زده شد که حتی جرم محسوب نمیشدند.»
«چه زمانی» این رویداد اتفاق افتاد؟
«هجده روز در زندان انفرادی، بدون دسترسی به وکیل و اعضای خانواده، بدون امکان استحمام و در شرایط طاقتفرسای فیزیکی بودم. به هیچ کتاب، تلویریون، رادیو و یا خودکاری دسترسی نداشتم. بعد از بیست و هفت ساعت در زندان انفرادی، اتهاماتی به من زده شد که حتی جرم محسوب نمیشدند.»
راوی: عبدالفتاح سلطانی
آنچه از خواندن این روایت برداشت میشود، این است که طبق گفته خود شاهد و راوی، بازداشت بودن راوی، هجده روز طول کشیده است. اگر به متن منبع، یعنی گزارش کامل دیدبان حقوق بشر، نگاه کنیم، یک چشمانداز از محدوده «زمانی» بازداشت خواهیم داشت. مثلاً اگرچه زندانی به مدت هجده روز در انفرادی بوده، اما به مدت هفتاد و دو روز نیز در بند ۲۰۹ زندانی بوده است: از ۱۶ ژوئن تا ۲۸ آگوست.
به علاوه جنبه دیگری از پاسخ به پرسش «چه زمانی» میتواند «همزمان با انتخابات مجادله برانگیز ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹» باشد. با وجود اینکه، وقوع رویداد دستگیری و بازداشت پس از انتخابات ۲۰۰۹، یک ساعت و تاریخ دقیق نیست، این جزئیات در پاسخگویی به پرسش « چه زمانی » و برای فهم حواشی تاریخی رویداد مهم است.
نکته کلیدی:
برای گزارش دقیق در مورد شاخص «زمان» یا «مدت» رویداد، تا آنجا که ممکن است اطلاعات جمعآوری کنید. تا زمانی که درک کاملی از پاسخ به پرسش «چه زمانی» پیدا نکردهاید از گشتن دست نکشید؛ یعنی تا زمانی که تمامی گزینههای مختلف را جستوجو کرده باشید.
چرا؟
پرسش پنجم در مجموعه «شش چه»، «چرا» است. در این پرسش شما دلایل اتفاق یک رویداد را بررسی میکنید؟ پاسخ دادن به «چرا» نیازمند تحلیل شما از دلایل مرتبط با هر رویدادی است؛ مانند: «چه چیزی باعث شد این رویداد اتفاق بیافتد؟» برای مشخص کردن «چرا» به دنبال علتها و انگیزهها باشید.
متن زیر را بخوانید و دلایل احتمالی انتقال ابوالفضل قدیانی، به زندانی دیگر (قزلحصار در کرج) را پیدا کنید. اگر پاسخ شما به «چرا» بیشتر بر پایه فرضیههای تحلیلی باشد تا مستندات واقعی، تحلیلی بودن دلایل را به وضوح بیان کنید. پاسخهای احتمالی را در پایین متن ببینید.
«نامه امروزجمعی از زندانیان سیاسی به آیتالله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، خواهان این است که در دستور انتقال ابوالفضل قدیانی به زندان قزلحصار که توسط قاضی صلواتی صادر شده است، مداخله و تجدید نظر شود.
امضاکنندگان نامه، قاضی صلواتی را به داشتن مقاصد بدخواهانه علیه قدیانی متهم کردهاند. نامه اضافه میکند که علاوه بر پایمال شدن حقوق قدیانی، هفت زندانی دیگر از دراویش نعمتاللهی زندانی نیز به زندان انفرادی برده شدهاند و کلیه ارتباطاتشان با دنیای بیرون قطع است.
قدیانی در اعتراض و انتقاد از دولت درباره رفتار نادرست با زندانیان سیاسی و دیگر مخالفان سیاسی – اجتماعی بسیار فعال بوده است. به نظر میرسد نامه سرگشاده اخیر قدیانی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیتالله خامنهای، برایش تبعات سنگینی در زندان داشته است.»
چرا قدیانی منتقل شد؟
براساس این متن، ما درک واضحی از این نکته نداریم که چرا قدیانی به زندان قزلحصاز منتقل شده است. این ما را مجبور میکند که پرسش «چرا» را بر اساس آنچه میدانیم، استنباط کنیم. به عنوان مثال، ما میدانیم سایر زندانیان مدعی هستند که قدیانی به دلیل انتقاد از نحوه برخورد دولت با زندانیان سیاسی و جنبشهای مخالف، به زندان قزلحصار منتقل شده است. ما همچنین میدانیم که او نامههایی به آیتالله خامنهای نوشته است و از نحوه برخورد با زندانیان سیاسی انتقاد کرده است. این ممکن است تمام یا قسمتی از دلیل انتقال وی باشد. این متن میگوید که زندانیان دیگری نیز منتقل شدهاند. پس میتوان این طور برداشت کرد که زندانیان سیاسی را به دلیل نوع رفتارشان در زندان، به عنوان مجازات به زندان دیگری منتقل میکنند. درعین حال، ما مدارک کافی در اختیار نداریم که این ادعا را ثابت کند.
چگونه؟
پرسش آخر در روش « شش چه »، چگونه است. برای پاسخ دادن به«چگونه » باید جزئیات وضعیت یا رویداد مورد نظر را تهیه کنید. این جزئیات لازم است به این نکات بپردازند: چگونه یک اتفاق/ رویداد اتفاق افتاد؟ چگونه شروع شد و پایان یافت؟ چگونه برانسانهایی که درگیر این رویداد بودند تاثیر گذاشت؟ مردم به آن رویداد چه واکنشی نشان دادند؟
متن زیر را بخوانید و مشخص کنید که دولت چگونه مسیحیان را در انجام عبادات دینیشان محدود کرده است:
«در سالهای ۱۹۹۰، رشد جامعه نوکیشان مسیحی در ایران، به افزایش اقدامات سرکوبگرانه از جانب حاکمیت منتهی شد؛ ازجمله: «ایجاد محدودیتهای بیشتر برای شرکتکنندگان مراسم عبادی کلیساها»، «لغو امتیاز فعالیتهای ناشر اصلی انجیل ترجمه شده به زبان فارسی»، «بازداشت روسای کلیساهای اوانجلیک (انجیلی- پروتستان) و و مهمتر از همه «صدور حکم اعدام یک کشیش به جرم ارتداد».
رشد جنبش کلیساهای خانگی، به ویژه در میان نوکیشان پروتستان، لازم است در ادامه سرکوب نوکیشان مسیحی توسط حکومت بررسی شود. به سال ۲۰۰۱ میلادی که رسیدیم، کلیساهای خانگی، به فضاهای مسیحی پرطرفدار و سازماندهیشده، تبدیل شدند. به گفته منصور برجی، از فعالان حقوق مسیحیان ایران، نوکیشان مسیحی در ایران اکثراً به لحاظ مذهبی که انتخاب میکنند، اوانجلیک یا متعلق به کلیساهای انجیلی- پروتستان هستند. این کلیساهای خانگی زیرزمینی، مکانی برای حضور نوکیشان است که از حضور در کلیساهای رسمی منع میشوند و به این ترتیب میتوانند، در چارچوب دین جدیدشان عبادت کنند. این کلیساهای زیرزمینی، مکانهایی هستند که ایرانیان علاقهمند به مسیحیت، می توانند برای آشنایی با این دین به آنها مراجعه کنند.»
مسیحیان چگونه مورد آزار و اذیت واقع شدند و چگونه به آزارها واکنش نشان دادند؟
متن توضیح میدهد که چگونه محدودیتهای سرکوبکننده گوناگون توسط دولت ایران بر کلیساها تحمیل شد. بعضی از محدودیتها که در متن مشخص شدهاند اینها هستند:
«محدود کردن علاقهمندان حضور در کلیسا»، «تعطیل کردن ناشر تهیه کننده انجیل فارسی»، «دستگیری سران کلیسای اوانجلیک» و «محکوم کردن حداقل یک کشیش به ارتداد». متن همچنین نحوه پاسخگویی مسیحیان به این آزار و اذیتها را هم توضیح میدهد: ایجاد «کلیساهای زیرزمینی».
به یاد داشته باشید
هر چه جزئیات بیشتری در اطلاعاتتان تهیه کنید، خوانندگانتان بیشتر به اطلاعاتی که منتشر میکنید اطمینان خواهند کرد.
منبع: نبض ایران
Tags: «چه زمانی» این رویداد اتفاق افتاد؟ بهترین روشهای جمعآوری اطلاعات تحقیق چرا قدیانی منتقل شد؟ چرا و چگونه چه اتفاقی چه اتفاقی افتاده است؟ چه زمانی چه کسی چه مکانی حقیقتیابی دیدبانی رصد یک رخداد روش شش سئوالی شناسایی واقعیت طرفین درگیر «چه کسانی» بودند؟ قسمتی از گزارش دیدبان حقوق بشر مستندسازی مستندسازی نقض حقوق بشر در محیطهای چالشبرانگیز
Trackback from your site.