گفتگو با حمید ریگی در مورد اعدام “انتقام جویانه” حبیب الله ریگی

admin . اخبار 413

 

کمپین فعالین بلوچ- گفتگو و جزئیاتی از پرونده حبیب الله ریگی شورکی که در تاریخ ۴ آبان ۹۲ به طور ناگهانی علی رغم داشتن حکم زندان اعدام شد.

 

در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۹۲ ساعاتی پس از حمله گروه جیش العدل به پاسگاه مرزی در سراوان و کشته شدن ۱۴ مامور مرزبانی ناگهان در یک اعدام دست جمعی ۱۶ جوان بلوچ در زندان های مختلف ایران اعدام شدند.

این خبر را محمد مرزیه دادستان زاهدان ساعاتی بعد از اجرای احکام اعدام در مصاحبه با رسانه های داخلی بیان کرد.

محمد مرزیه گفت: “این افراد صبح امروز شنبه (۴ آبان ماه) در پاسخ به اقدام تروریستی شب گذشته سراوان و شهادت مرزبانان، اعدام شدند. و پیش از این در خصوص پاسخ قاطع به حرکات تروریستی سطح استان اخطار داده بودیم”

محمد مرزیه در حالی از اعدام “انتقام جویانه” که به گفته وی در “پاسخ” به حمله جیش العدل صورت گرفته اطلاع داد که هنوز هیچ کس از افراد خانواده اعدام شدگان اطلاعی از این اعدام نداشتند، و بعدها مشخص شد که ۸ نفر از این افراد به جرم مواد مخدر و ۸ نفر دیگر به جرم سیاسی در زندان بودند و پرونده تعدادی از آنها هنوز در پروسه قضایی قرار داشت و عده ای حکم غیر اعدام دریافت کرده بودند اما به طور ناگهان اعدام شدند.

از میان آنها دستکم رسانه ای شد که حبیب الله ریگی شورکی مطابق با دادنامه به شماره ۸۹۰۹۹۷۵۴۱۶۱۰۰۸۲۹محکوم به یازده سال حبس بود و سلمان میایی حکم قضایی برای وی صادر و محکوم به زندان و تبعید در زندان خرم آباد بود.

اسامی اعدام شدگان: ناظر ملازهی – مهرالله ریگی ماهرنیا – عبدالوهاب ریگی – حبیبالله ریگینژاد شورکی -سعید نارویی – حامد وکالت – سلمیان میائی – ایوب بهرام زهی -اعظم گرگیج فرزند – داود میربلوچ زهی – حسن رضایی- حبیب توتازهی – ناصر شه بخش – احمد دهمرده – حسین براهویی و نجیب الله بهادری .

اجساد هیچ یک از اعدام شدگان به خانوادهایشان سپرده نشد.

اکنون در تاریخ ۴ آبان ۹۴ به بهانه گذشت دو سال از اعدام این ۱۶ جوانی که بدون دادرسی قضایی عادلانه و به شهادت خود مسئولان کشور به طور “انتقام جویانه” به دار آویخته شدند گفتگویی داشته ایم با حمید ریگی(شورکی) برادر حبیب الله ریگی(شورکی)

سـ لطفا خود را معرفی کنید؟

ـ من حمید ریگی برادر شهید حبیب الله ریگی هستم.

سـ زمان و نحوه بازداشت برادر خود و اتهاماتشان را بیان کنید؟

ـ برادرم حبیب الله با برادر بزرگترم در ۷رمضان ۸۸ در زاهدان منطقه زیبا شهر که در حال بازگشت از منزل یکی از بستگانم بودن در مسیر راه بازداشت شدن و انها را به اداره وزارت اطلاعات انتقال دادن و خانواده ما از دستگیری آنها تا چند روز بی اطلاع بودن تا اینکه با تلاش و پیگیری بعد از مدتی متوجه بازداشت آنها شدیم  از علت دستگیری آنها سوال کردیم، به ما جواب نمی دادند تا بعد از یک ماه که به هزاران مکافات به مادرم تنها اجازه ملاقات ۱۰ دقیقه با برادر دیگرم عزت الله را دادند که او به مادرم گفت من هنوز نمی دانم ما را چرا دستگیر کردن و حبیب الله را روز اول از من جدا کردن وقتی مادرم از آنها پرسید چرا پسرهای منو دستگیر کردید؟ گفتن یکی از بستگان شما گروگانی به نام محمد علی ایمانی بردند و تا وقتی گروگان آزاد شود اینها اینجاهست.  و بعد از مدت دو ماه که گروگان آزاد شد برادر بزرگ مرا بعد از انتقال به زندان  ازاد کردند ولی حبیب الله برادر دیگرم  همچنان در وزارت اطلاعات بود وما  اجازه ملاقات با او را نداشتیم علت را جویا شدیم که چرا حبیب الله را آزاد نکردید گفتن او را به جرم گروهک نگه داشتیم! و چون برادر بزرگتر عبدالمالک از قدیم همسایه دیوار به دیوار ما بوده و با او دوست بوده وفامیل بوده این باید اینجا باشد.

سـ روند قضایی پرونده آنها چگونه بود؟ آیا به وکیل دسترسی داشتند؟

ـ وقتی ما پیش قاضی پرونده می رفتیم به ما اجازه ملاقات نمی دادند و بعد از دوسال برادرم را دادگاهی کردند، جلسه دادگاه ده دقیقه بیشتر نبود و اجازه نمی دادن تا وکیل داشته باشد و حتی به خودش هم اجازه دفاع از خودش ندادند تا اینکه به برادرم حکم یازده سال زندان دادن فقط به جرم ورد و خروج غیر قانونی از مرز که این هم حتی درست نبود.  

سـ چگونه اعدام شد و به چه نحوی از اعدام آنها مطلع شدید؟

ـ بعد مدت دو سال نیم در زندان سپری کرد تا ۴ابان ۹۲ ما از رسانه با خبر شدیم که دادستان زاهدان اعلام کردند که ما ۱۶ نفر را انتقانه جویانه اعدام کردیم وقتی ما باخبر شدیم مراجه کردیم به دادگاه که یکی از این ۱۶ جوان بیگناه برادر من حبیب الله ریگی بوده که یازده سال حکم کتبی به او داده بودن و حتی اجازه آخرین ملاقات را به ما ندادند و جنازه برادرم را هم به ما ندادن .

سـ این اعدام چه تاثیری بر خانواده شما گذاشت؟ 

ـ مادرم از غم دست دادن پسرش دچار ناراحتی قلبی شده و تا حالا یک بار عمل جراحی انجام داده و برادرم یک دختر ۵ساله داره که همیشه از ما می پرسد پدرم کجاست و ما نمیدانیم جه جوابی به او بدهیم و بعد از گذشت چند سال هنوز خانواده ما پریشان و بهت زده هستند چون برادر من بیگناه بود 

 س- چه پیامی به نهاد های حقوقی و مردم دارید؟

پیام من این که مردم و علماء و نهادهایی حقوقی هوشیار باشند و نزارند مردم مظلموم بلوچ اینطوری بی گناه اعدام بشند  وحتی اجازه تشیع جنازه ندهد  و ازعاملان بپرسید که گناه حبیب الله چی بود؟ چون خدا وکیلی من هنوز نمیدونم جرم برادرم چی بود.